مينويسم.
ممكن است دير به دير بنويسم، ولي مينويسم.
۱۳۸۷ تیر ۱, شنبه
میوه هایی را که تازه خریده است از دستش می گیرم . گرم گرمند . می ریزمشان توی سینک . آب سرد را باز می کنم . میوه ها خنک می شوند . بهشان حسودیم می شود که به همین زودی و راحتی التهابشان خوابید .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر