۱۳۸۷ آذر ۸, جمعه

من کیستم – هفت - خطر وهم گرفتگی




اصلاً من می گویم که سر در هر بلاگی باید یک تابلویی چیزی بزنند که : خواننده عزیز، من لزوماً همانی نیستم که اینجا می نویسم. حالا هزاری هم که اسم وبلاگ من بی رو در واسی باشد یا هر جور اسم صادقانه ی دیگری. مثلاً فرض بگیر «راستشو بخوای». ببینید اصلاً شاید من دروغ هم ننویسم ها، ولی خوب همه چیز را هم ننویسم. شما هم – مخاطب خاص - جای خالی چیزهایی که من ننوشتم را با عبارت مناسب – به زعم خودت – پر می کنی و می بری و می دوزی. شاید بردارم گوشه کناری از زندگیم را بیاورم اینجا. شاید بلاگم بگیرد به پَر دلم؛ پاراگرافی، خطی، نیم صفحه ای. شاید هم نه، همه چیزش ساختگی باشد. از اسمم گرفته تا بند بند نوشته هایم. شاید اینجا بعضی وقتها هم اتوپیای قهرمانان قصه های من باشد. چه می دانید، شاید هم نباشد. شاید هم جداً اتوبیوگرافی من باشد و چه بسا که ملغمه ای از همه شان. وبلاگ است دیگر. از دل مجازستان. قرن بیست و یکم. ایران.


هیچ نظری موجود نیست: