یک جای فیلم "خواهران غریب" کیومرث پوراحمد ، یک خانم نوازنده ای که آمده در استودیوی آقای خسروی آهنگساز ( خسرو شکیبایی ) یک قطعه بنوازد و ضبط کنند ، در آن اتاقی که صدا را ضبط می کنند خیلی معطل شده بوده و شروع می کند به باد زدن خودش و با لحن اعتراض آمیزی می گوید : " آقای خسروی ! گرمه آقا ! " نمی دانم چرا این جمله در ذهن من ماندگار شده بود . اولش فقط در مورد هوا به آقای خسروی خیالی ام غر می زدم . آقای خسروی گرمه ، آقای خسروی سرده ... بعد طوری شده بود که دوستان و اطرافیانم می دانستند که من یک آقای خسروی دارم که مسئول شنیدن غر های من است . آقای خسروی چقدر ترافیکه . آقای خسروی ، خسته ام آقا ! ای بابا آقای خسروی چرا اینطوری شد ؟ آقای خسروی این چه وضعشه آخه ؟ یک دوست عزیز هم دارم که اسمش هم اتفاقا مثل خود آقای خسروی ، خسرو است و هر وقت می گفتم آقای خسروی ، می گفت جانم خانم دنیوی !
آقای خسروی ام امروز مرد .
آقای خسروی ام امروز مرد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر