۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۸, شنبه

قیاس کاملا منطقی

مگر تو چی ات از سیگار کمتر است ؟ نه فکر کنم باید بگم چی ات بیشتر است ؟
[ اصلا کلا مگر تو فرقی با سیگار برای من داشتی ؟ گمان نکنم . بودنتان که ضرر – هر جور ضرری که فکرشو بکنی – و نبودنتان هم مایه اعصاب خوردی ! می بینی ؟ از نظر من فرق چندانی ندارید ! چرا البته تو خیلی بدتر از سیگاری . یه چیز تو مایه های کرکی ! ]
که من با وجود آنهمه علاقه و وابستگی گذاشتمش کنار – کنار کنار - ولی تو را گذاشتم سر طاقچه فراموشی دلم ، هر چند وقت یک بار دگرگون می شوم و می آیم گرد و غبار رویت را پاک می کنم و دوباره نازک می شوم ؟ مگر من چی ام از خودم کمتر است ؟ که فهمیدم سیگار خوب نیست ولی انگار نمی خواهم بفهمم که تو هم خوب نیستی ؟ مگر من چه ام است که اینطور سینوسی ام ؟ می دونی سینوسی بودن خیلی هم خوب نیست ، ولی حداقل این خوبی را دارد که می دونم اگر الان به سه پی دوم رسیدم ، به زودی به دو پی و بعدش هم دوباره به پی دوم می رسم . نمی دانم چند تا سه پی دوم طول می کشد . ولی من به خودم ایمان دارم .
پ . ن . اگر فکر می کنید نان سنس است ، مقادیری بهتان حق می دهم ! ولی به نظر من اشکال ندارد گاهی هم آدم واسه دل خودش هم که شده ، سنس میک نکند !

هیچ نظری موجود نیست: