۱۳۸۷ مرداد ۳۰, چهارشنبه

من یک کارت دارم . این کارت از طرف بیمارستان مسیح دانشوری به درخواست من و به نام من صادر شده و می گوید که اگر من دچار مرگ مغزی شدم ، مایلم تمام اعضای قابل پیوند بدنم را اهدا کنم . این کارت همیشه توی کیف پول من است . کیف پول من همیشه همراهم است . من امروز تصمیم گرفتم بروم یک کارت دیگر برای خودم دست و پا کنم که همیشه همراهم باشد و بگوید که اگر به هر دلیلی یک اتفاقی برای من افتاد که یکی از اعضای بدنم را از دست دادم و به همان دلیل در حال مرگ بودم و خودم هم چیزی حالیم نبود ، هیچ کس حق ندارد برای زنده نگه داشتن من تلاشی بکند . چون من جدا ترجیح می دهم بمیرم و این یک مسئله شخصی است . چون این منم که بعدا باید با نقص عضوم کنار بیایم . البته من همیشه به این موضوع فکر می کردم ، اما امروز به فکر کارتش افتادم .
حالا تا کارته درست شود ، شما شاهد باشید که گفتم ها .

هیچ نظری موجود نیست: